«حال تا بدانید که پسر انسان بر زمین اقتدار آمرزش گناهان را دارد.» (متی ۹: ۶)
اغلب اوقات وقتی که ما خبر وفات یکی از دوستان را میشنویم برای دلداری و تسلی بازماندهها این کلام را بر زبان میآوریم: «خدا بیامرزدش.» نزدیکان و دوستان فرد متوفی از آرزو کردن پا پیشتر گذارده و برای سفر آخرت عزیزشان توشهای فراهم میبینند؛ مجلس ختم، پخش غذای نذری در بین فقرا، نماز وحشت، خواندن سورههایی از قران بر سر قبر مرده، روشن کردن شمع و…از شیوههایی است که وابستگان به مرده قصد دارند تا به او در سفر تازهاش در جهان نامرئی یاری رسانند. این کارهای بیهوده مختص ما نبوده بلکه در همه ادیانی که با کلام مکاشفه خداوند زنده و حقیقی آشنایی ندارند نیز دیده میشود؛ در چین قدیم امپراتور خود را همراه سربازان و حتی اسبش به خاک میسپردند و در مصر قدیم ظرف غذا و وسایل دیگری را با مومیایی در تابوتش میگذاشتند تا در جهان دیگر به کارش آید.
اما خداوند ما عیسی مسیح در زمان خدمت زمینیاش چنین فرمود: «حال تا بدانید که پسر انسان بر زمین اقتدار آمرزش گناهان را دارد.» امکان آمرزش گناهان را خداوند ما فقط محدود به این دنیا میداند؛ بعد مرگ هیچ امید و امکانی برای مغفرت گناهان وجود نخواهد داشت، درهای رحمت تا به ابد بسته خواهند گشت. نه مرگ به کسی در این جهان رحم خواهد کرد و نه خدای زنده و حقیقی بعد از مرگ به کسی رحم و بخشش نشان خواهد داد. مرگ نه فقط امکان نفس کشیدن، حرکت، زندگی کردن و دیگر برکات این دنیا را از فرد می گیرد بلکه امکان مغفرت یافتن را نیز. خداوند ما در مثل توانگر و الیعازر فقیر به روشنی این موضوع را به شاگردانش آموخت. (لوقا ۱۶: ۳۱-۱۹) مرگ قطعیت و فرجام شومی است که امکان دسترسی به برکات روحانی، امکان صلح و آشتی با خدای زنده، امکان بخشش و مغفرت گناهان و دریافت فیض رایگان خداوند را تا به ابد از فرد میرباید. جشن و سرور به آخر میرسد، روح فردی که در مسیح بخشوده نشده لعنت ابدی خداوند را که بر گناه قرار دارد تجربه میکند.
«همانگونه که برای انسان یک بار مردن و پس از آن داوری مقرر است.» (عبرانیان ۹: ۲۷)
«هر که گناه کند، اوست که خواهد مرد. پسر متحمل بار تقصیر پدر نخواهد شد و نه پدر متحمل بار تقصیر پسر. پارسایی شخص پارسا به حساب خودش گذاشته خواهد شد و شرارت شخص شریر نیز به حساب خودش.» (حزقیال ۱۸: ۲۰)
«خدا بیامرزدش» کلام فریب است، آرزویی بیهوده وانتظار بیفایدهای است از خداوند که در کلامش چنین انتظار و امیدی را به هیچ کسی نمیدهد. زیرا ترازویی برای سنجش اعمال نیست، چراکه خداوند زنده بدان نیازی ندارد. پل صراط از خیالبافیهای ادیان مختلف وام گرفته شده و جایی در کلام مکاشفه خداوند حقیقی ندارد. مکانی به نام برزخ -و یا مکان انتظار- وجود نداشته و حاصل خوشخیالی عدهای از مردم این دنیاست.
فردی که در این جهان جویای خدای زنده و حقیقی شده و از راه ایمان به مسیح آمرزش تمامی گناهانش را دریافت داشته، روحش پس از جدایی از بدن بلافاصله به حضور پر جلال خدای تثلیث میرسد. کالبد زمینیاش -که در خاک آرمیده- در زمان بازگشت دوباره مسیح برای مجازات جهان کنونی، رستاخیز نموده و بدان روح خواهد پیوست.
«زیرا خداوند، خود با فرمانی بلند آواز و آوای رئیس فرشتگان و نفیر شیپور خدا از آسمان فرود خواهد آمد. آنگاه نخست مردگان در مسیح برخواهندخاست.» (اول تسلونیکان ۴: ۱۶)
ایماندار مسیحی با بدنی که جلال و رستاخیز یافته تا به ابد از حضور خدای تثلیث لذت خواهد برد.
کسی که به خدایی غیراز خدای تثلیث باور داشته و نابخشوده از جهان برود، روح نامیرایش تا به ابد از حضور خدای قدوس که سرچشمه همه نیکیهاست دور خواهد شد. روزی کالبد خاکیاش نیز رستاخیز خواهد نمود تا با روح نامیرایش متحد شده و غضب وعدالت خداوند را بدون رحمتش تا به ابد تجربه کند. ایشان کسانی هستند که در این جهان جویای خداوند و نجات دهنده عیسی مسیح نشدند، کسانی که نامشان در کتاب حیات ثبت نشده، مردگان روحانی که تولدتازه را در این دنیا تجربه نکردند، فرزندان سرکش، فرزندان غضب:
«و مرگ و جهان مردگان به دریاچه آتش افکنده شد. دریاچه آتش، مرگ دوم است و هرکه نامش در دفتر حیات نوشته نشده بود، به دریاچه آتش افکنده شد.» (مکاشفه یوحنا ۲۰: ۱۴-۱۵)
مرگ دوم یعنی مرگی ابدی و زجرآور، دورشدن از همگی برکات و نیکیهای پدر آسمانی تا به ابد؛ بدون امکان بازگشت، بدون امکان توبه، بدون امکان تجدید نظر و یا آمرزیده شدن.
امکان دیگری در کلام خداوند به آدمی داده نشده، گروه سومی وجود ندارد. اگرچه پذیرش این حقیقت برای من که پدر و مادرم بدون ایمان به مسیح از این دنیا رفتهاند، بسیار تلخ و ناخوشایند است. هرچند که احساسات بر ما غلبه کند و آرزو کنیم که ای کاش امیدی برای رفتگان ما میبود، اما باید رای و حکمت خداوند خود را پذیرفته و جلوی احساسات خود را بگیریم. ما ایمانداران مسیحی برای مردگان هرگز دعا نمیکنیم، شایسته نیست که چنین آرزوی باطلی را حتی بر زبان آوریم.
دکتر زرینقلوب. لندن. بهار ۲۰۱۸