انکار مسیح – به عنوان پسر خدای زنده- انکار یک نظریه نیست، بلکه رد کردن یک شخص است. شما با یک «تعریف» در مورد مسیح روبرو نیستید، بلکه با شخص او. کسی که او را انکار میکنید، پسر خدای زنده و حقیقی است. او پسریگانه مولود خدای زنده است که وقتی به این جهان وارد شد گفت: «اینک میآیم تا اراده تو را ای خدا به جای آورم» و اراده پدر آسمانی این است «تا مقدس شویم» (عبرانیان ۱۰: ۱۰)
آری، او یک فرد زنده است که اکنون به شما معرفی شده است؛ وی خود را بر شما آشکار میسازد، از طریق کلام مکتوبش شما را مخاطب میسازد. وی دقیقا همان شخصی است که به حضور پیلاتس آوردندش؛ با تاج خاری بر سر و پیلاتس با شگفتی گفت: «اینک ! آن انسان» همان شخصی که وقتی شاگردش یوحنا او را بر بالای صلیب دید؛ خون و آب از پهلوی زخم خوردهاش سرازیر بود، یا همان فردی که وقتی سرباز رومی به صورتش – که از درد رنگ باخته بود- نگاه کرد، اعتراف نمود:« براستی که او پسر خدا بود» و یا همان کسی که دزدی که در جوارش بر صلیب شده بود از او درخواست کرد:« وقتی که به ملکوت خود وارد شدی، مرا به یاد آور» و یا همان شخصی که با درد فریاد برداشت: « خدایا، خدایا، چرا مرا رها کردی؟» هم او که با صدایی ملایم سر تسلیم فرود آورد و گفت: « اینک تمام شد!» هم او که اشعیا دربارهاش نوشته که «به سبب نافرمانیهای ما بدنش سوراخ شد و به جهت تقصیرهای ما له گشت»…این کسی است که تو او را انکار می کنی. وی به تو اعلام میکند که در همه اینها او پسرخدای زنده است که اراده پدر آسمانی را به جای میآورد؛ مسیح نقشهای را که بینهایت دلسوزانه است به کمال می رساند، آن هم برای تو ای گناهکار بیچاره.
وی همچنان ایستاده و در خانه دل تو را می کوبد، در وجدانت را میزند، به تو اطمینان کامل می دهد که او پسرخدای زنده است، که او به اراده و خواسته پدر آسمانی جای تو را بر روی صلیب لعنت شده گرفت، در آنجا گناه تو را به جان خرید و مجازاتش را تحمل کرد، به خاطر محبت پدر آسمانی به تو، تا تو را به خانه پدرش بیاورد، او با توست، هم اینک، در همین لحظه؛ هرچند که کاملا ناشایسته و نالایق و ناپاک باشی، هرچند ناتوان و اسیر گناه.
مسیح به تو قول می دهد که دیگر هیچ جای ترس و هراسی نیست، که بخشش کامل گناهانت به رایگان از آن توست و همچنین صلح و دوستی کامل، دلی تازه و روحی زنده.
و با این همه، تو او را انکار میکنی؟ در این صورت چگونه پدر را خواهی داشت؟ تو یک «مفهوم» را انکار نمی کنی، بلکه حقیقت را و پسر خدای زنده را؛ او که برای رسانیدن محبت پدر آسمانی به تو و انجام اراده او جسم پوشید و به این جهان آمد. با انکار پسر هیچ امیدی برای داشتن پدر نیست و نه رهایی از مجازات عادلانه گناهانت ممکن است.
ترجمه توسط دکتر زرین قلوب : از کتاب تفسیر رساله اول یوحنا. توسط رابرت سمیت کندلیش . مفسر اسکاتلندی قرن نوزدهم میلادی
The first Epistle of John. Robert S. Candlish (1806- 1873)