«زیرا من آنچه را که به من رسید، چون مهمترین مطلب به شما سپردم: اینکه مسیح مطابق با کتاب مقدس در راه گناهان ما مُرد، و اینکه دفن شد و اینکه مطابق با همین کتابها در روز سوم از مردگان برخاست.» (کتاب مقدس. رساله اول قرنتیان ۱۵: ۳-۴)
ما به تجربه میدانیم کسی که مرده، دیگر مرده است و زاری، شیون و التماس نزدیکان او را به حیات باز برنمیگرداند. سنگ قبر آخرین سنگی است که در بنای زندگی یک فرد زده میشود؛ با نام او که بر آن حک شده و تاریخ تولد و وفاتش. همه ما انسانها در برابر مرگ کاملا عاجز و ناتوان هستیم. اما خداوند ما عیسی مسیح بعد از مرگش از میان مردگان برخاست و با دلایل فراوان و غیرقابلانکار خود را زنده به معرض نمایش گذارد. زیرا ضرورت داشت تا آدمی را به واقعیت چنین رویداد شگفت و باورنکردنی مجاب سازد. هیچ حقیقتی نیست که آدمی در پذیرفتنش تا این حد مشکل داشته باشد. وقتی که مریم مجدلیه برای اولین بار شاهد وقوعش بود و مژده آن را به دیگر شاگردان مسیح رسانید؛
«اما آنها چون شنیدند که عیسی زنده شده و مریم او را دیده است، باور نکردند.» (مرقس ۱۶: ۱۱)
حتی نزدیکترین شاگردان مسیح که بارها از دهان او شنیده بودند که او باید بمیرد و دوباره رستاخیز نماید، وقتی که از به وقوع پیوستن آن باخبر شدند باز هم نمیتوانتسند آن را بپذیرند. لوقا نویسنده دیگر انجیل به ما گزارش میدهد که تعدادی از زنان نیز شاهد این واقعه بودند و به رسولان مسیح خبر دادند:
«اما رسولان گفته زنان را هذیان پنداشته و سخنانشان را باور نکردند.» (لوقا ۲۴: ۱۱)
بعد از رستاخیزش از مردگان خداوند ما بر شاگردانش ظاهر شده و خود را زنده به آنها نمایان ساخت ولی میخوانیم که:
«آنها از فرط شادی و حیرت نمیتوانستند باور کنند.» (لوقا ۲۴: ۴۱)
در آن روز یکی از شاگردان -توما معروف به شکاک- در جمع حاضر نبود و وقتی که این خبر را شنید باور نکرد و گفت:
«تا در دو دستش جای میخها را نبینم و انگشت خود را در جای میخها نگذارم و دست خود را بر پهلویش ننهم، ایمان نخواهم آورد.» (یوحنا ۲۰: ۲۵)
این وضعیت شاگردان و ناباوری ایشان بود از شنیدن واقعه؛ از همان ابتدا خبر رستاخیز مسیح از مردگان با تمسخر و ناباوری شنوندگان روبرو شد. وقتی که پطرس رسول با فستوس پادشاه راجع به مرگ و رستاخیز مسیح صحبت کرد، عکسالعمل وی چنین بود:
«فستوس فریاد زد: پولس، عقل خود را از دست دادهای! دانش بسیار تو را دیوانه کرده است.» (اعمال رسولان ۲۶: ۲۴)
اکثر حقایق مکاشفه کلام خداوند که آدمی حاضر به پذیرفتنشان نیست از سوی محمد و پیروانش به شدت انکار شدهاند. رستاخیز مسیح اساس مکاشفه کلام خداوند و پایه ایمان مسیحی است؛ چنانکه رسول راستین خداوند دلیل میآورد:
«اگر مسیح برنخاسته، هم وعظ ما باطل است هم ایمان شما.» (اول قرنتیان ۱۵: ۱۴)
وی به ایمانداران یادآور میشود که اگر عیسی مسیح خدای متعال نمیبود، اگر از میان مردگان رستاخیز نمیکرد، شما هنوز در گناهان خود میبودید و به خاطر آنها عذاب ازلی در انتظار شماست و تا به ابد تحت لعنت و غضب خدای حقیقی و زنده قرار خواهید داشت. (اول قرنتیان ۱۵: ۱۷)
بگذارید به طور مختصر به دلایل مکتوب رستاخیز مسیح نگاه کنیم؛ شاهدین عینی این وقایع با ذکر جزئیات دقیق زمان، مکان و نام افراد حاضر به خواننده یقین خاطر میدهند که با شهادت و گواهی کاملا قابل اعتمادی روبرو هستند.
- مسیح در ابتدا بر مریم مجدلیه ظاهر شد؛ همانگونه که با وسوسه شدن یک زن گناه وارد شد و آدمی امکان حیات ابدی را از دست داد، یک زن نیز به عنوان شاهد حیات انتخاب شد.
- مسیح بر مریم و زنان دیگری که در حال بازگشت از مقبره خالی بودند ظاهر شد.
- وی بر شمعون پطرس ظاهر شد؛ زمانی که به تنهایی پا به درون مقبره گذاشت و دید که او رستاخیز کرده است.
- مسیح بر دو شاگردی که در راه عمائوس بودند خود را ظاهر ساخت. یکی از آنها کلوپائوس نام داشت و دیگری بایستی لوقا نویسنده انجیل باشد.
- مسیح بر ده تن از رسولانش ظاهر شد درحالیکه درهای اتاق -به خاطر ترس از یهودیان- از داخل کاملا بسته بود.
- وی بر تمام شاگردانش ظاهر شد؛ وقتی که تومای شکاک هم در جمع ایشان بود و جای زخمهایش را به آنها نشان داد تا ایمان ضعیفشان را قوی سازد.
- وی بر پطرس، یوحنا، یعقوب، نتنائیل، دیدیموس -و دو شاگرد دیگر- که در حال ماهیگیری در دریاچه طبریه بودند ظاهر شد.
- وی در یک فرصت بر بیش از پانصد نفر از برادران ظاهر شد که پولس رسول گزارش آن را به ما میدهد.
- مسیح بر یعقوب -برادر زمینیاش- ظاهر شد.
- وی -بر فراز کوه تابر-در ناحیه جلیل بر شاگردانش ظاهر شد. متی به ما میگوید که مسیح به زنان گفت تا به برادرانش بگویند که او برخاسته و به جلیل میرود و او را خواهند دید. شاگردن به آن کوه – جایی که مسیح معین کرده بود- آمده، او را دیده و پرستش کردند.
- مسیح بر فراز کوه زیتون در اورشلیم بر همه شاگردانش ظاهر شد و در برابر دیدگان حیرتزده ایشان به آسمان بالا برده شد.
- مسیح بر پولس رسول -وقتی که در راه دمشق و به قصد نابودی مسیحیان در حرکت بود- ظاهر شد.
خداوند ما عیسی مسیح دلایل رستاخیزش را به اندازه کافی به نمایش گذارده و در کتاب مقدس مکتوب هستند. وی دیگر خود را به این شیوه بر کسی آشکار نمیسازد زیرا کلام مکاشفه به کمال رسیده و هرآنچه برای شناخت خداوند و رستگاری لازم داریم در کتابهای پیامبران حقیقی نوشته شده است. شایسته است تا این دلایل و شواهد غیرقابل انکار را جدی گرفته، همراه با دعا آنها را به دقت بررسی و مطالعه کرده تا ایمان آوریم.
خداوند ما در انجیل لوقا مثالی میزند از مردی ثروتمند و ایلعازر فقیر: در این مثل تصویر دهشتناکی از مرد ثروتمند به ما ارائه شده که بعد از مرگ به آتش جهنم سپرده میشود و چون خود را در عذاب میبیند و ابراهیم و ایلعازر را در آسایش، از ابراهیم میخواهد تا کسی را از میان مردگان به جهان زندگان بفرستد تا به برادرانش هشدار دهد مبادا به آن مکان عذاب وارد شوند.
«ابراهیم پاسخ داد: آنها موسی و انبیاء را دارند، پس به سخن ایشان گوش فرا دهند. (مرد ثروتمند) گفت: نه، ای پدر ابراهیم، بلکه اگر کسی از مردگان نزد آنها برود توبه خواهند کرد. ابراهیم به او گفت: اگر به موسی و انبیاء گوش نسپارند، حتی اگر کسی از مردگان زنده شود، مجاب نخواهند شد.» (انجیل لوقا ۱۶: ۲۹-۳۰)
دکتر زرینقلوب. لندن. بهار ۲۰۱۸