«زیرا مَحبت مسیح ما را فرو گرفته است…» (دوم قرنتیان ۵: ۱۴)
ساموئل تیلر کالریج -شاعر انگلیسی – مقایسه جالبی میکند بین پولس رسول و مارتین لوتر: به نظر وی لوتر اصلاحگر از لحاظ ضریب هوشی نابغهای بود همچون پولس. وی در ادامه مقایسهاش چنین فکر میکند که هرچند لوتر مرد بزرگی بود اما به لحاظ تقدس به پای پولس نمیرسید. در هرصورت، هر دو آنها دست به کشف بزرگی زدند که زندگیشان را چنان متغیر ساخت که هیچ چیز دیگری توانش را نداشت. آنها از راه ایمان پی به گنجینه ارزشمند مسیح بردند. ایشان انجیل مسیح را گرانقدرتر از هرچیز دیگری در این دنیا یافتند. برای آنها مژده نیک فیض رایگان خداوند، شگفتیآورترین مکاشفات ممکن بود. هر دو آنها در مدرسه مسیح تعلیم دیدند، روحالقدس معلم ایشان بود.
در دوران جوانی هم به پولس -فریسی خشکه مذهب- و هم به لوتر -بارآمده در کلیسای کاتولیک- گفته شده بود که انجام اعمال نیک میتواند آنها را رستگار سازد. هر دو آنها حداکثر تلاششان را به خرج داده تا آنچه را که آموخته بودند در زندگی پیاده کنند. معلمین ایشان به آنها یاد نداده بودند که خداوند چگونه با نجات دادن گناهکاران جلال مییابد.
پولس رسول زمانی به این حقیقت رسید که در راه دمشق با میسح روبرو شد. شائول تارسوسی موضوعی را دریافت که قبلاً برایش کاملاً نامفهوم بود؛ که او یک گناهکار گمگشته است. او که کلیسا را آزار میرسانید، نمیتوانست آرام و قرار بگیرد تا وقتی که فیض نجاتبخش خداوند به قلبش وارد شد. وقتی که مسیح خود را بر او مکشوف ساخت قلبش آکنده از محبت، سپاس و شگفتی گردید.
مارتین لوتر نیز در صومعه به همین کشف رسید؛ وی دریافت که هرگز نمیتواند به آنچه که کلیسا از او انتظار دارد دست یابد. او نیز خود را گناهکاری گمگشته میدید تا زمانی که غنای فیض خداوند را که در مَحبت مسیح آشکار شده پیدا کرد.
مَحبت مسیح ما را فرو گرفته است…این آیه راز زندگی و خدمت پولس رسول را بیان میکند. مَحبت مسیح البته اشاره دارد به مَحبت خداوند به قومش و نه مَحبت آنها به مسیح. زمینه و متن این آیات به روشنی به این نکته اشاره دارد. در ادامه آیات پولس راجع به عظمت این مَحبت صحبت میکند که در فدیه قربانی مسیح به نمایش گذارده شده است. در اینجاست که ما به قلب این راز محبت میرسیم؛ قربانی شدن مسیح به نمایندگی از ایمانداران.
تک تک ما انسانها به طور طبیعی و از بدو تولد دشمن خدا بوده و تحت غضب و نارضایتی او هستیم، در نتیجه آشتی با خداوند بزرگترین نیاز ماست. خدای قدوس باید با نسل یاغی از در آشتی درآید و گناهکار طاغی نیز با خداوند قدوس. اما این آشتی و مصالحه تنها زمانی میسر است که خشم عادلانه خداوند فرونشسته و گناهکار خود را تسلیم خداوند سازد. پدر آسمانی -به خاطر رحمت عظیمش- یگانه پسرش را به عنوان میانجی بین انسان و خدا به این جهان میفرستد. (اول تیموتائوس ۲: ۵) مَحبت مسیح هرگز با چنان روشنی نمیدرخشد مگر زمانی که -شبان نیکو- در قدوسیت، مظلومیت کامل و پاکی خویش به جای گوسفندانش -که شایسته عذابند- رنج میکشد. وقتی که گناهکار توبه کار از راه ایمان، مسیح را که بره بیگناه است بر روی صلیب در نظر میگیرد که مجازات عظیم گناه را بر خود متحمل میشود، با این کار بزرگترین گنجینهها را از آن خود میسازد.
مسیح -پسر محبوب و یگانه ازلی زاد خدوند- به اختیار کامل خود، خویشتن را فدا نمود؛ وی به نمایندگی از طرف ایماندارانش رنجها را مشتاقانه پذیرا شد. هم در کلام و هم در زندگیاش مسیح مرتب اعلام میداشت: «در به جا آوردن اراده تو ای خدای من رغبت میدارم» (مزمور ۴۰: ۸) اگر رنجهایی که مسیح به جای قومش تحمل کرد مختارانه و به خواست و اراده خودش نبود، قاضی جهان قربانیاش را نمیپذیرفت. انگیزه داعم وکیل مدافع قوم خداوند انجام اراده پدر بود. او مشتاق بود تا عدالت خداوند در مجازات گناهان به اجرا گذارده شود تا رحمت و بخشایش -مطابق قدوسیت و راستی خداوند- به گناهکاران برسد. هر قدمی که او برمیداشت گام مَحبت و اطاعت بود. مَحبت به پدرش و عشق به گناهکاران ناشایست انگیزه اصلی نجاتدهنده جهان بود در پیروزی و غلبه بر رنجهایش.
محبت مسیح که در قربانیاش به جایگزینی از ایماندارن به نمایش گذارده شد، تأثیر و کارکردی بینهایت دارد؛ چنان قدرتمند است که گناهکار را آزاد میسازد. ذات الهی او ارزش بینهایتی به فدیه او میبخشد. روحالقدس قادر است تا به من و شما یاد دهد تا پی به نیاز خود به قربانی مسیح ببریم و به علاوه او ماهیت گرانبهای مَحبت مسیح را به ما میآموزد. بیائید تا جویای فیض فروتنانه باشیم و پلیدی گناهان خود را در آینه قدوسیت خداوند ببینیم. در عین حال از خداوند بخواهیم تا فیض تسلی بخش را -با جلوهای از مَحبت مسیح و مرگش بر روی صلیب- به ما عطا کند. به راستی که هیچ جلالی عظیمتر از زیبایی برّه خدا بر روی صلیب نیست.
برگردان به فارسی از:
The love of Christ: By The Rev. G. Hamstra, TBS Quarterly report, No: 620, pp: 24-25