در دهۀ اخیر در میان فارسی زبانان اشتیاق وافری برای آشنائی با آئین مسیحیت پیدا شده است. باورهای کهنه در زیر ذرهبین تجربه و آگاهی، قدرت بلامنازع خود را از دست دادهاند و مردم تشنه یافتن حقیقت میباشند.
از آن مهمتر اثر روشنگری روح القدس در اندیشه و دل مردم است که عدهای را به مسیح خوانده و از تاریکی و گمراهی نجات داده است. این نو ایمانها نیاز به غذای روحانی دارند و ترجمه ادبیات مسیحیت میتواند کمک بسیار بزرگی برای رشد آنها باشد.
در چنین بستر آمادهای، هر نوع بذری شکوفا میشود. آنهائی که دست به ترجمه کتابی میزنند شایسته است تا در انتخابشان دقت بیشتری به خرج دهند. پرفروش بودن یک کتاب هیچ ملاکی بر مفید بودن آن نیست.
چند سال قبل کتابی به نام « زندگی هدفمند» نوشتۀ ریک وارن به چاپ رسید که تا کنون بیش از ۳۰ میلیون نسخه از آن به فروش رفته است (The Purpose Driven Life, Rick Warren). این اثر به زبانهای مختلف ترجمه شده، من جمله به زبان فارسی (زندگی هدفمند، ترجمۀ منصور خواجهپور، ویراستار سارو خاچیکیان).
از آنجاکه شماری از شبانهای کلیساهای خارج از کشور این کتاب را در برنامههای آموزشی خود قرار دادهاند، بویَژه برای استفاده در جلسات گروهی خانگی، لذا نویسنده این سطور لازم میداند تا نگاهی تحلیلی به این کتاب بیندازد، به این امید که در آینده صاحب نظران نقد کاملی از کتاب بکنند.
نگاهی کلی به اثر
اگر محتوای کتاب را به صورت کلی مورد بررسی قرار دهیم، در نظر اول هیچ ایرادی به چشم نمی خورد. به آموزههای مختلف مسیحیت در هر فصل اشاره شده و خواننده دعوت میشود که پس از مطالعۀ کتاب در چهل روز و یا با شرکت در جلسههای خانگی و تکمیل دوره، به عضویت کلیسایی در آمده و زندگی مسیحی را شروع کند.
با مطالعۀ کتاب، خواننده در مییابد که با عضویت در خانوادۀ الاهی از چه برکات و فواید روحانی برخوردار خواهد شد: خداوند پدر آسمانی وی شده و به دعاهایش پاسخ خواهد داد. همچنین امید است که خواننده برای رسیدن به آرامش و صلحی که تنها در مسیح یافت میشود، تشویق شده و تصمیم به مسیحی شدن بگیرد.
بسیار عالی! آرزوی هر مسیحی این است که دیگران نیز چون او از لذت آشنایی با خداوند برخوردار شوند.
بر آنچه که نویسنده در کتاب خود مینویسد نمیتوان ایرادی گرفت. تنها ایراد بر آن مطلب مهمی است که نویسنده عمداً از اشاره بدان خودداری می کند. نکتهای که خوش آیند همگان نیست و عدهای از مبشرین کلام از اشاره بدان پرهیز میکنند مبادا باعث رانده شدن حقجویان از کلیسا شوند.
توهین انجیل
اگر چه پیام انجیل به درستی مژده نیک خوانده شده – خبر نیک رستگاری و بخشودگی گناهان – اما این پیام اگر با امانت داری به نظر خواننده یا به گوش شنونده برسد، پیامی است بسیار توهین آمیز!
کلام خداوند میگوید که ما ذاتاً گناهکاریم و در گناه متولد شدهایم (مزمور ۵۱: ۵؛ رومیان ۳: ۲۳). این گناه نه تنها شامل اعمال و رفتار ماست، بلکه افکار و خیالات ما را نیز در بر میگیرد (کولسیان ۱: ۲۱). ما در دشمنی و ضدیت با خدا و احکام او بوده و او به لحاظ ذات مقدّسش، بر ضد هر گونه نافرمانی و گناه ماست (رومیان ۸: ۷).
کتاب مقدس ما را اسیر و بردۀ گناه به تصویر میکشد (یوحنا ۸: ۳۴؛ افسسیان ۲: ۲). این زنجیرهای اسارت به گناه چنان ما را در برگرفته که امکان ندارد به خودی خود بتوانیم خود را نجات دهیم. وابستگی و عشق ما به گناه به حدی است که امکان ندارد به ارادۀ خود خداوند و مسیح او را برگزینیم! به قول کلام ، ما مرده در گناهیم (افسسیان ۲: ۱).
این پیام است که معلمین الاهیات از آن به «توهین انجیل» یاد میکنند. خداوند چون پزشکی باتجربه، ابتدا بیماری را تشخیص میدهد و بعد آنرا درمان میکند. ابتدا به ما میگوید ایرادمان چیست و چرا با هیچگونه عمل نیکی قادر به نجات خود نیستیم، سپس مسیح را به عنوان نجات دهنده به ما معرفی میکند.
تنها وقتی که ما پی به شرایط اسفبار خود بردیم، آنوقت یگانه راه علاج را به ما ارائه میدهد: مسیح خداوند که چون برّهای قربانی جای ما را گرفت تا آنچه را که ما هرگز قادر به انجامش نیستیم به انجام رساند و هم مجازات گناهانمان را به جان بخرد، تا از راه ایمان به او نجات یابیم.
کلام خداوند ما را چون گداهای کثیف و ماتمزدهای جلوه میدهد که فاقد هر گونه جامۀ آبرومندی برای حضور در درگاه خداوند هستیم (اشعیا ۶۴: ۶). عدالت و قدوسیت خداوند چونان دروازهای فولادی مانع نزدیکی هر گونه گناهی به حضور اوست (اشعیا ۵۹: ۲؛ افسسیان ۲: ۱۲). ما بایستی در ابتدا پی به وضعیت وخیم خود برده و دست از سرکشی و طغیان برداریم. میباید قبل از هر چیز به گناهکار بودن خود اعتراف کرده و از صمیم قلب توبه کنیم (اعمال رسولان ۱۷: ۳۰؛ ۳: ۱۹).
توبه کردن هر چند ما را مستحق کوچکترین برکات خداوند نمیسازد، اما شرطی اساسی است که خداوند آنرا مقرر فرموده است (مرقس ۱: ۱۵). بدون آوردن هیچگونه عذر و بهانهای میباید توبه کرده و روی از زندگی گنه بار گذشته برگردانیم.
دعوت انجیل، دعوت به رها کردن این دنیا و شهوات آن و ورود به ملکوت خداوند است. همزمان با پشت کردن به این دنیا و توبه، ما روی به مسیح می آوریم و با تمام وجود به کاری که بر روی صلیب برای نجات ما انجام داد ،اعتماد میکنیم: تا خداوند به ما حیاتی تازه ببخشد که بدون آن ممکن نیست کسی به ملکوت خداوند وارد شود (یوحنا ۱: ۱۲؛ اعمال رسولان ۱۶: ۳۱).
مژده نیک
نویسندۀ کتاب «زندگی هدفمند» هر چند آموزههای صحیحی را تعلیم میدهد اما علاقهای به این جنبه از پیام خداوند ندارد. بلکه او مایل است تا جایی که ممکن است ساختمان کلیسا را از بازدیدکنندگان پر سازد .اگر جایی از کلام باعث رانده شدن افراد از کلیسا میشود، او از اشاره به آن خودداری میورزد تا کلیسای بزرگی گرد هم آورد. شیوهای که به کار میبرد بسیار مؤثر است و او کلیسایی ر ا شبانی میکند که چندین هزار عضو دارد. کلیسایی که بیشتر شبیه «کلوب مسیحیان» است!
جایی که میتوان روز خاصی در هفته دور هم جمع شد و دیداری از دوستان تازه کرد و از موسیقی و سرود لذت برد.
مژدهای که آقای ریک وارن میدهد، مژدهای نیک نیست و در نهایت پیامدی وخیم در پی دارد: به عدهای گفته میشود که مسیحیاند و آنها هم باور میکنند بدون اینکه واقعاً نجات یافته باشند. بدون اینکه از دنیای تفریحات و تجملات بیرون آمده و پیروان مسیح باشند. بدون اینکه پی به گناهکار بودن خود برده و نیاز شدیدی به بخشودگی گناهاشان داشته باشند. آنها بدون اینکه تحول روحانی درشان رخ داده باشد و تغییر کرده باشند، در بهترین حالت مسیحیان ظاهری هستند که کوله بار علایق و تجملات دنیوی را با خود به کلیسا آورده و باعث افول آن می شوند.
پیام «زندگی هدفمند» نه تنها مژدۀ نیک نیست بلکه چون شیری است بی یال و دم. دعوتی است برای عضویت در یک کلوب مسیحی به علاوه همان نوع تفریحات و ارزشهای دنیوی.
پولس رسول در مورد چنین پیام تحریف شدهای اینگونه به ما هشدار میدهد. باشد که همگی ما این هشدار را جدی بگیریم:
« تعجّب میکنم که بدین زودی از آن کس که شما را به فیض مسیح خوانده است، برمیگردید به سوی انجیلی دیگر، که [انجیل] دیگر نیست. امّا بعضی هستند که شما را مضطرب میسازند و میخواهند انجیل مسیح را تبدیل نمایند. بلکه هرگاه ما هم یا فرشتهای از آسمان، انجیلی غیر از آنکه ما به آن بشارت دادیم به شما رساند، اَناتیما (ملعون) باد.» (غلاطیان ۱: ۶- ۸)
نوشته دکتر زرین قلوب