«پس با قلبی راست در یقین ایمان دلهای خود را از ضمیر بد زدوده و بدنهای خود را به آب پاک غسل داده نزدیک بیائیم.» (عبرانیان ۱۰: ۲۲)
اطمینان از اینکه ما نجات یافته٬ به فرزندخواندگی خداوند درآمده و به بهشت خواهیم رفت یکی از موضوعات جانبی مسیحیت نبوده بلکه یکی از تعالیم اصلی کتاب مقدس است؛ ریشه حیات روحانی ما که به ما آرامش و اطمینان خاطر میبخشد. اراده خداوند بر آن است تا ایماندارانش یقین داشته باشند که به او تعلق داشته و تحت حمایت کامل او هستند. اگرچه چنین امکانی در ادیان دیگر به شدت رد شده ولی این اطمینان محکم به همه ایمانداران واقعی به مسیح داده شده است؛ اطمینان از رستگاری که هم اندیشه و هم احساسات ما را دربرمیگیرد؛ ما یقین داریم که کلام خداوند حقیقت دارد؛ ما مجاب شده و اطمینان پیدا کردهایم٬ پس چیزی بر ذهن و اندیشه ما اثر گذارده و ما را قانع ساخته است و درنتیجه به این حقایق اندیشیده و بر آنها تأمل میکنیم. همچنین سیستم احساسی ما متأثر شده و شادی و خوشی عمیقی روح و جان ما را در برمیگیرد؛ شور و شعف ناشی از این حقیقت که ما فرزندان خداوند متعال و زنده هستیم.
اما سیستم احساسی ما همیشه فعال نیست و به دلایل مختلف گاهی ممکن است این احساس را از دست بدهیم ولی هرچند شیرینی این احساس ممکن است از دست برود٬ از نظر فکری همیشه بدان پایبند هستیم. درنتیجه اگر -برای مدتی- دل ما و احساسات درونی با ما همکاری نمیکنند اما در اندیشه و فکر خود به این حقیقت والای کلام خداوند پایبند میمانیم. هرچند که خداوند میخواهد تا ما همواره احساس نزدیک بودن به او را داشته و از او لذت ببریم ولی ترس٬ اظطراب٬ خستگی و …احساسات ما را ضعیف میسازند. وظیفه ماست تا وقتی که این احساس را در خود نداریم همچنان با ذهن و اندیشه خود بر نیکویی خداوند تأمل کرده و او را به خاطر صفات و برکات نیکیوش سپاس و ستایش گوییم.
یقین دروغین
در زمان حیات خداوند ما عیسی مسیح اکثر یهودیان و رهبرانشان یقین داشتند که فرزندان خداوند هستند و در عین حال نقشه قتل پسریگانهزاد خداوند را میکشیدند. این اشتباه در بین مسیحیان هم رخ میدهد؛ ممکن است عده زیادی باشند که به تعالیم کتاب مقدس باور داشته ٬ آنها را پذیرفته و هرگز زیر سؤال نبرند و به این دلیل یقین داشته باشند که مسیحی واقعی هستند. اما این فرض غلطی است؛ نمونه آن اکثریت کاتولیکها هستند که به تعالیم کلیسای کاتولیک معتقدند ولی تجربه روحانی در آنها رخ نداده٬ ثمرات روح در زندگیشان دیده نمیشود و از نو زاده نشدهاند. این یقین دروغین و یا توهم باعث میشود که فرد بدل به انسانی دنیوی شده و دعوت انجیل به توبه از گناهانش و ایمان فردی به مسیح را نادیده انگارد. به همین دلیل کلام مقدس به ما هشدار میدهد که خود را بیازماییم که آیا ایمان واقعی و نجاتبخش به ما هدیه شده یا نه؟
عناصر شکلدهنده یقین
۱- یقین از رستگاری عطیهای است از سوی خداوند که به ما بخشیده شده است؛ به ما یقین داده شده که انجیل و پیام رستگاری حقیقت دارد و خون و پارسایی مسیح برای نجات ما کافی و ضروری است. این یقین -چه در موقعی که کلام خداوند را میخوانیم و چه به موعظه کلام گوش میدهیم – به ما بخشیده میشود. ما اطمینان پیدا میکنیم که اعمال نیک قادر به نجات بخشیدن به ما نبوده و تنها خداوند است که میتواند ما را بخشوده و رستگار سازد و او از راه فدیه و قربانی مسیح این امکان را فراهم ساخته است. «زیرا یقین میدانم که نه مرگ و نه حیات و نه فرشتگان و نه روساء و نه قدرتها و نه چیزهای حال و نه چیزهای آینده و نه بلندی و نه پستی و نه هیچ مخلوق دیگری قدرت خواهد داشت که ما را از مَحبت خدا که در خداوند ما مسیح عیسی است جدا سازد.» (رومیان ۸ : ۳۸-۳۹) و (دوم تیموتائوس ۱: ۱۲)
هرچند این یقین به ما بخشیده شده -و حاصل تلاش ذهنی ما نیست- ولی وظیفه ماست تا آن را به کار گیریم. میتوان گفت که ایمان به مسیح و یقین به رستگار شدن دو روی یک سکهاند؛ باور به اینکه تعالیم کتاب مقدس حقیقت دارند و تفکر و اندیشه بر آنها یقین ما را افزایش میدهد. پس ما این حقایق کلام خداوند را به دست فراموشی نسپرده و در دعاهایمان مرتب آنها به یاد آورده و تکرار میکنیم و از این راه یقین ما محکمتر میشود. ما یقین داریم که از طریق ایمان به مسیح میتوانیم با جسارت به حضور خداوند برسیم و او به دعاهای ما گوش میدهد: «که در وی جسارت و ورود با اعتماد داریم به سبب ایمان وی.» (افسسیان ۳: ۱۳) لذا ضرورت دارد تا هر روزه آنها را به خاطر آورده و بر آنها اندیشه کنیم .
۲- یقین از نجات ناشی از تأثیر مستقیم روحالقدس است بر دلها و اندیشه ما؛ روح خداوند به صورت مستقیم بر اندیشه ما تأثیر گذارده و به ما اطمینان خاطر میبخشد که ما یکی از فرزندان خداوند هستیم زیرا توبه کرده و به مسیح ایمان آوردهایم. «از آن رو که روح بندگی را نیافتهاید تا باز ترسان شوید بلکه روح پسرخواندگی را که به آن ابّا یعنی پدر ندا میکنیم. همان روح بر روحهای ما شهادت میدهد که فرزندان خدا هستیم.» (رومیان ۸ :۱۵-۱۶) این روح خداوند است که بر دل و جان ما کار کرده و به ما اطمینان بخشیده است. وقتی که کلام خداوند را مطالعه میکنیم روحالقدس به ما یقین میدهد که این کلام کلمه به کلمه درست بوده و حقیقت محض است. ما مطمئن میشویم که به بهشت خواهیم رفت تا با خداوند و نجاتدهنده خود ابدیت را سپری کنیم. «و در وی شما نیز چون کلام راستی یعنی بشارت نجات خود را شنیدید در وی چون ایمان آوردید از روح قدوس وعده مهر و موم شدید که بیعانه میراث ماست برای فدیه آن ملک خاص او تا جلال او ستوده شود.» (افسسیان ۱: ۱۳-۱۴)
۳- شواهدی که ما در خود داریم به لحاظ تغییر و تحول روحانی که در ما صورت گرفته است. یکی از دلایل محکمی که هر یک از ما ایمانداران در دست دارد همین تغییر اخلاقی و روحانی است که بعد از توبه کردن و ایمان به مسیح در ما رخ داده است. قلب از ایمان به مسیح هریک از ما به گناه و یا گناهانی عشق و علاقه داشته و تمام انرژی و وقت فراغت خود را صرف لذت جستن و کسب آنها مینمودیم اما پس از ایمان آوردن دیگر رابطه ما با آن گناهان عوض شده؛ نه تنها دیگر در پی ارضاء آنها نیستیم بلکه جنگی درونی در ما آغاز شده و در برابر آن تمایلات مقاومت میکنیم. اینک خداوند ما را از آن گناهان و عشق به آنها نجات داده است. اکنون وجدان خفته ما بیدار شده و تلاش میورزیم تا از آنها دوری جسته و در پی خوشنودی خداوند باشیم. «و از این میدانیم که او را میشناسیم اگر احکام او را نگاه داریم…کسی که کلام او را نگاه دارد در حقیقت مَحبت خداوند در او کامل شده است و از این میدانیم که در وی هستیم.» (اول یوحنا ۲: ۳-۵) وقتی که میبینیم این اتفاق در ما روی داده و دیگر نمیتوانیم از گناه لذت برده و وارد نبردی روحانی شدهایم آنگاه است که میتوانیم یقین داشته باشیم که از مرگ رهایی جسته و به رستگاری رسیدهایم. اینک ما فرزندان خدای متعال هستیم و هدفمان خوشنودی او و حفظ احکام شریعت پاک اوست. ما دیگر برای انجام گناه نقشه نمیکشیم٬ به دنبال آن نیستیم و اگر هم مرتکب گناه شویم وجدان خود را عذاب داده و از گناه نمیتوانیم لذت ببریم. «هرکه از خدا مولود شده است گناه نمیکند زیرا بذر او در وی میماند و او نمیتواند گناهکار بوده باشد زیرا که از خدا تولد یافته است. فرزندان خدا و فرزندان ابلیس از این ظاهر میگردند؛ هرکه پارسایی را به جا نمیآورد از خدا نیست و همچنین هرکه برادر خود را مَحبت نمینماید.» (اول یوحنا ۳: ۹-۱۰) بعد از ایمان به مسیح و تحول روحانی نبردی روحانی درما آغاز شده و درنتیجه از گناه و خلق و خوی بد خویش نفرت داشته و با آن در جنگیم٬ زیرا روح خداوند در ماست و نمیتوانیم به راحتی مرتکب به گناه شویم. علایق ما تغییر کردهاند. حال اگر این تجربه شخصی ماست در نتیجه میتوانیم یقین داشته باشیم که متعلق به خداوند هستیم.
۴- خداوند به دعاهای ما پاسخ میدهد تا از این راه هم ایمان ما را تقویت کند و هم اینکه شادی ما کامل گردد. «آمین٬ آمین به شما میگویم که هر آنچه از پدر به اسم من طلب کنید به شما عطا خواهد کرد…تا خوشی شما کامل گردد.» (یوحنا ۱۶: ۲۳-۲۴) وقتی که پاسخ دعاهای خود را دریافت میکنیم بایستی خدا را سپاس گفته و همچنین یقین داشته باشیم که خداوند خدای ماست و دعای ما را میشنود و ما به او تعلق داریم. او خدایی زنده است و در دسترس که دعای فرزندان خود را بنا به اراده خود و در زمان مناسب پاسخ میدهد. هر ایماندار مسیحی که روزانه دست به دعا برمیدارد بارها و بارها پاسخ دعاهایش را دریافت داشته و به میزان یقین و اطمینانش افزوده میشود.
چگونه یقین خود را از دست میدهیم
به طور خلاصه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- ارتکاب به گناه؛ روح خداوند محزون شده و از ما دوری مییابد.
- بیاهمیت شمردن ندای وجدان و زیر پاگذاردنش: وقتی که هشدارش را نادیده گرفته و به کار خطای خود دست میزنیم.
- اگر در پی یافتن شادی و خوشنودی از مسایل دنیوی باشیم و نه از مسیح.
- اگر در زمان نیازمندی و یا اضطراب به خداوند اعتماد نورزیم.
- فراموش کردن دعای روزانه.
برگردان به فارسی از موعظه شبان دکتر پیتر مسترز – کلیسای متروپولیتان لندن – ترجمه دکتر زرین قلوب