«زن با سکوت به کمال اطاعت تعلیم گیرد. و زن را اجازه نمیدهم که تعلیم دهد یا بر شوهر مسلط شود بلکه در سکوت بماند.» (اول تیموتائوس ۲: ۱۲-۱۳)
خانم مهیر مقامی را غصب کرده که جای او نیست و کاری را انجام میدهد که خداوند آن را برای ایشان ممنوع ساخته است. وی با اقتدار و به عنوان مبشر کلام خداوند مردم را تعلیم میدهد و با این کارش حکم صریح خداوند را زیرپا میگذارد. لذا میتوان گفت که این خانه از پای و بست ویران است.
البته تنها ایراد خانم مهیر این نیست که دستور روشن خداوند را نادیده انگاشته بلکه تعالیم وی نیز با کلام خداوند همخوانی ندارد. هرچند وی سخنور بسیار ماهری است که به طرز جذابی صحبت میکند امّا مشکل این است که پارهای از تعالیمی که وی آموزش میدهد در کتاب مقدس وجود ندارند.(البته وی مطالبی را از کتاب مقدس وام گرفته و تعلیم میدهد اما بسیاری از تعالیمش جایی در کلام خداوند ندارند.)
آنچه که بیش از همه باید ما را به شک بیندازد نحوه زندگی اوست. شاید اگر گمان میبریم که وی ایمانداری واقعی است که در پی ترویج ملکوت خداوند و نجات جانهاست٬ آگاهی از شیوه زندگی او به ما کمک میکند تا به نیت واقعی او پی ببریم.
این خانم که بر روی صورتش بارها عمل جراحی پلاستیک انجام داده٬ زندگی بسیار پرتجملی داشته٬ تمام لباسهایش مطابق آخرین مدل روز بوده که توسط خیاط مخصوصی دوخته میشوند٬ در ویلایی چندمیلیون دلاری زندگی کرده٬ شوهرش ماشین صدهزاردولاری زیر پایش دارد٬ تمام فرزندانش ماشینهای گرانقیمت سوار میشوند٬ هواپیمای خصوصی ده میلیون دلاری در اختیار دارد و هزینه همه این تجملات از پول شبانی او برای مسیح پرداخت میشود!
نحوهٔ زندگی او هیچ شباهتی به مروجین کلام خداوند ندارد. مهم نیست چقدر در بیان کلامش صداقت و صمیمیت وجود داشته باشد و یا در سخنانش از کلام خداوند نقل قول کند٬ به گفته خداوندمان درخت نیکو را باید از ثمرات آن شناخت. کجاست آن روحیه از خودگذشتگی که پولس رسول بارها به ضرورت آن در رسالههایش اشاره میکند؟ ایشان زندگیاش بیشتر شباهت به هنرپیشگان هالیوود دارد تا به مبشرین کلام.
برای ما مسیحیان بسیار مهم است که پیش از پذیرفتن هر مبشری ابتدا تعالیم و نحوه زندگی آنها را بسنجیم. این دستوری است که کلام خداوند به ما میدهد. (اول تسلونیکیان ۵: ۲۱) مهم این نیست که آن فرد چقدر شیرین بیان است و یا چقدر سخنانش به دل مینشیند. ما بایستی مثل مردم بریه عمل کنیم که: « هر روز کتابها را تفتیش مینمودند که آیا این همچنین است.» (اعمال ۱۷: ۱۱)
متاسفانه بسیاری از ایرانیان ناآگاه از طریق اینترنت و یا ماهواره به برنامههای او گوش داده و او را حمایت میکنند بدون اینکه پی ببرند چه خطری در تعالیم وی وجود دارد. اگر شما یکی از آن دوستان هستید لطفاً این مقاله را جدی گرفته و درباره آن فکر و تحقیق کنید. ممکن است با خود فکر کنید که ایرادی در سخنان وی نبوده و او خادم راستینی است که کلام را موعظه میکند. در پاسخ باید گفت که؛ درست است که پارهای از سخنان وی حقیقت وجود دارد٬ اما همین مطلب درباره تمام ادیان ظاله صحت دارد: اسلام٬ شاهدین یهوه و مورمونها هم بعضی از آموزههایشان حقیقت دارد. لذا باید مراقب بود.
تعالیم اشتباه
وی در کتاب خود به نام «مهمترین تصمیمی که میتوانید بگیرید.» مینویسد که مسیح فدیه گناهان ما را بر روی صلیب پرداخت نکرد بلکه واقعاً به جهنم نازل شد و در آنجا به جای ما عذاب کشید.
به این نقل قول از کتاب وی توجه کنید: «در آن مدت مسیح به جهنم رفت -جایی که من و شما به خاطر گناهانمان باید برویم-…وی در آنجا بهای رهایی ما را پرداخت…مسیح بهای رهایی ر ابر روی صلیب و در جهنم پرداخت…خداوند از روی تخت سلطنتش برخاسته و به شیاطینی که مسیح را شکنجه میدادند فرمان داد؛ بگذارید تا پسربیگناه من برود…قدرت رستاخیز خداوند به جهنم رفت و مسیح را برپاخیزانید…مسیح از مردگان رستاخیز کرد و اولین انسانی است که از نوزاده شده است.» (کتاب «مهمترین تصمیمی که میتوانید بگیرید» چاپ ۱۹۹۱ صفحات ۳۵-۳۶) وی در چاپهای بعدی کتابش بعضی از جملاتش را تغییر داده امّا معنی آنها همان است.
این تعلیم اشتباه محض است و در هیچ جایی از کتاب مقدس نمیتوان آیهای را پیدا کرد تا آن را تأیید کند. برای معنی درست فدیه مسیح رجوع کنید به آیات: اول کولسیان ۱: ۲۰ و ۲: ۱۴ و اوّل پطرس ۲: ۱-۳.
وی بر این باور است که مسیح بر روی صلیب از نظر روحانی مُرد. این باور گروه «جنبش ایمان» است که ذات مسیح عملاً به گناه بدل شده و در نتیجه وی از نظر روحانی مُرد. تعلیمی کاملاً غلط و بیاساس.
خلاصه تعلیم او درباره راه رستگاری این است؛ مسیح بر روی صلیب مُرد و از آنجا به جهنم نزول کرده تا عذاب ما را در آنجا متحمل شود. خداوند برای نجات قومش هرکاری را انجام میدهد. کسانی که به این حقیقت ایمان نداشته باشند هرگز رستگار نخواهند شد. لذا فرد باید ایمان داشته باشد که مسیح به جای او برصلیب شد٬ از نظر روحانی مُرده و از خدای پدر جداشده و توسط شیاطین در جهنم شکنجه شد. مسیح اولین انسانی است که از نوزاده شده است.
پیام انجیل چیست؟
پولس رسول در رسالهاش به قرنتیان آن را اینگونه توضیح میدهد:
«اکنون ای برادران شما را از انجیلی که به شما بشارت دادم اعلام مینمایم که آن را هم پذیرفتید و در آن هم استوار میباشید. و بوسیله آن نیز نجات مییابید به شرطی که آن کلامی را که به شما دادم محکم نگاه دارید و گرنه بیهوده ایمان آوردید. زیرا که اوّل به شما سپردم آنچه نیز یافتم که مسیح بر حسب کتابها در راه گناهان ما مُرد. و اینکه مدفون شد و در روز سوم بر حسب کتابها برخاست.»(اوّل قرنتیان ۱۵: ۱-۴)
خداوند در کلامش به ما میگوید که مرگ مسیح مرگی واقعی بود و از طریق ریخته شدن خونش. به ما گفته نشده که مسیح به جهنم رفت تابه دست شیطان شکنجه شود و یا اینکه وی از نظر روحانی بمیرد.
همچنین آموزه کلام درباره تولد دوباره و یا از نو زاده شدن کاملاً با آنچه خانم مهیر تعلیم میدهد تفاوت دارد؛ کافی است تا نگاهی به فصل سوّم انجیل یوحنا و گفتگوی خداوند ما با نیقودیموس گوش سپارید تا معنای تولددوباره را دریابید. تولد دوباره یعنی نجات یافتن از خشم خداوند. (افسسیان ۲: ۱-۳)
به دلایل فوق «موسسه تحقیقات مسیحیت» نیز پس از انتقاد فراوان از این خانم٬ بر کار وی مُهر تأیید نمیزند٬ رجوع کنید به: (www.equip.org/articles/the-teachings-of-joyce-meyer)
امیدواریم که این مختصر هشدار مناسبی باشد برای دوستان عزیزی که به مسیح مَحبت دارند و از فیض خداوند بهرهمند شدهاند.