پارسا

چرا نباید نماز بخوانیم؟

«از آنجا که حکم مجازات برای عمل بد به سرعت اجرا نمی‌شود، به این دلیل دل بنی‌آدم یک‌سره مصمم به ارتکاب بدی است» (جامعه ۸: ۱۱)

 

نویسنده این سطور در خانواده‌ای نمازخوان بزرگ شده و خود نیز سالها نماز می‌خوانده و با حساسیت موضوع کاملاً آشناست. هدف از این نوشته به هیچ روی توهین به مقدسات مردم نیست بلکه بیان حقایقی است که گفتن آن‌ها ضرورت دارد. خداوند ما را مخلوقات صاحب شعور و قدرت استدلال آفریده و از ما انتظار دارد تا رفتارمان بر اساس عقل و منطق باشد. پیروان محمد به خاطر ترس از عذاب جهنم، برای فرار از مجازات ابدی، از روی عادت، به خاطر مصلحت اوضاع و یا برای رسیدن به حاجت و مراد دلشان نماز می‌خوانند. هیچ یک از آن‌ها به دلیل دیگری این کار را انجام نمی‌دهد. درصورتیکه خداوند در کلامش از ما خواسته تا هر کاری را کا انجام می‌دهیم برای جلال نام او باشد. هدف نهایی از نماز گذاشتن جلال دادن به خداوند نیست بلکه رسیدن به منفعتی است کاملاً شخصی و خودخواهانه؛ به همین دلیل این کار در نظر خداوند پرستش محسوب نمی‌شود. اما دلایل قانع کننده دیگری هم وجود دارد که چرا ما نباید -حتی به قیمت از دست دادن جانمان- دست به نمازخواندن بزنیم. دوستان اگر نماز می‌خوانید -به خاطر سعادت خودتان هم که شده- به این دلایل خوب بیندیشید:

 

البته شکی نیست که فرد نمازگزار گمان می‌کند که دارد خدا را پرستش می‌کند اما در حقیقت کاری که انجام می‌دهد کفرگویی است و خداوند این کار را بدون مجازات نمی‌گذارد. ما اگر قوانین کشوری را که تازه به آن وارد شده‌ایم و با آن‌ها آشنایی نداریم زیر پابگذاریم، نمی‌توانیم از قاضی بخواهیم تا ما را به دلیل عدم آشنایی با آن قوانین ببخشاید! وظیفه ماست تا خود را با قوانین مدنی یک جامعه آشنا سازیم. به همین شکل نیز عدم آگاهی از مکاشفه کلام خداوند و عمل برخلاف آن ما را در حضور قاضی عالم تبرئه نمی‌سازد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چه باید کرد؟

«اما ساعتی می‌آید بلکه هم‌اکنون هست که در آن پرستندگان حقیقی، پدر را در روح و راستی پرستش خواهند کرد. زیرا که پدر چنین کسانی را برای پرستش خود می‌جوید.» (یوحنا ۴: ۲۳)

پرستش واقعی باید از دلی تازه و پاک برخیزد؛ خداوند چنین پرستندگانی را می‌جوید. بدین معنی که خداوند قدم اول را در نجات دادن ما از خرافات و مذهب باطل برمی‌دارد تا به آن‌ها پشت کرده و به سوی خدای حقیقی و زنده روی کنیم .

ابتدا باید به این مطالب اندیشیده و با جدیت -و به زبان فارسی- دعا کنیم و از خداوند بخواهیم تا اگر هنوز شکی در دل ما هست آن را از میان بردارد. خدای حقیقی نه تنها دعای ما را می‌شنود بلکه توان آن را دارد تا به آن پاسخ دهد؛ لذا از او بخواهید تا اگر شک و تردید و یا ترسی در دل شما هست آن‌ها را از میان برداشته و به شما یقین دهد. اگر -در نام مسیح – از خداوند درخواست کنیم تا دیده ما را به روی حقایق روحانی باز کرده و ما را به سوی حقیقت نجات‌بخش رهنمون شود، خداوند نیز -اگر با صمیم قلب از او خواسته باشیم- این کار را خواهد کرد؛ آنگاه نیازی به تأمل در این دلایل هم نیست. وقتی که آفتاب از پس ابرهای سیاه بیرون بیاید نیازی نیست تا برای حضورش دلیل بیاوریم!

سپس باید توبه کنید؛ نه تنها از گناهان و اعمال، اندیشه‌ها و نقشه‌های پلیدی که در ذهن داشتید، بلکه از اعمال به ظاهر مذهبی و نمازهایی که می‌خواندید. باید اعتراف کنید که هیچ عملی نیست تا شما را شایسته دریافت برکات خداوند سازد. ضروری است تا پی ببرید که یک گناهکار بیچاره و تهی دست هستید که ناتوان از نجات دادن خویش است. گناهان ما باعث می‌شود تا تحت حکم مجازات ابدی خدواند قرار گیریم ولی اعمال ما ممکن نیست تا ما را از این وضعیت نجات دهد. ما نیاز به یک نجات دهنده داریم و باید نزد او برویم؛ عیسی مسیح پسر خدای حقیقی و زنده. باید از او بخواهیم تا ما را بخشوده و نجات دهد.

Exit mobile version