پارسا

ویژگی‌های یگانه کتاب مقدس

باور عام بر این است که کتاب مقدس را تحریف شده و غیرقابل اعتماد قلمداد کنند و در نتیجه این سوء تفاهم٬ آگاهی مردم از مکاشفه و کلام خداوند بسیار اندک است. شاید شما هرگز کتاب مقدس را نخوانده‌اید و یا گمان می‌برید که این کتابی است کهنه و از دور خارج شده! حقیقت این است که کتاب مقدس٬ تنها مکاشفه قابل اعتماد راجع به ذات خداوند است که در طی قرنهای متوالی بدون دست خوردگی و هرگونه تغییر اساسی با نسخه اصلی باقی‌مانده است. امیدواریم که مطالعه این مختصر باعث تشویق شما گردد تا یک نسخه از آن را تهیه کرده و بخوانید. در این مقاله کوتاه سعی داریم تا به پاره‌ای از حقایقی اشاره کنیم که فقط در این کتاب یافت می‌شوند.

این کتابی است که تعالیم آن دنیا را بدل به مکان بهتری ساخته است. دوهزار سال از زمانی می‌گذرد که خداوند چند یهودی را از نقطه دورافتاده‌ای به انجام کاری فراخواند که به نظر غیرممکن می‌رسید. او ایشان را زمانی فراخواند که دنیا پر بود از خرافات٬ خشونت٬ شهوت و گناه. آن‌ها فرستاده شدند تا اعلام دارند که تمامی مذاهب دنیوی دروغ و بی‌فایده بوده و بایستی رها شوند. خداوند آن‌ها را فرستاد تا مردم را قانع سازند که رفتار و عادتهای کهنه‌شان را کنار گذاشته و زندگی تازه‌ای از سر گیرند. در برابر ایشان فوجی از مردم بت‌پرست غرقه در پلیدترین گناهان٬ جماعت فیلسوفان مضحکه‌گر و امپراطوری خونخوار و مقتدر روم قرار داشت. چگونه آن‌ها بر این نیروی به ظاهر شکست‌ناپذیر غلبه کردند؟ سلاح آن‌ها چه بود؟ خداوند به آن مسیحیان قرن اول نه شمشیری برنده داده بود و نه وعده حوریان زیباروی آسمانی را. تنها سلاح آن‌ها کتابی بود در دستها و روح‌القدس در دلهایشان. نتیجه بشارت انجیل به این شیوه چه بود؟ در عرض چند نسل٬ تعالیم کتاب مقدس جامعه را دیگرگون ساخت؛ بت‌کده‌ها از بت پرستان خالی شدند٬ شخصیت و مقام زن در جامعه بالا برده شد٬ رسم و رسوم غیرانسانی -مثل جنگ گلادیاتورها- کنار گذارده شد و به جای آن اصول پاکی و درستکاری در جامعه رایج شد. پیروزی بعد از پیروزی! تعقیب٬ آزار و شکنجه مبشرین مسیحی قادر نبود تا جلو پیشرفت کار خداوند را بگیرد.

این کتابی است که چهره اروپا را در زمان اصلاحات کلیسا تغییر داد. کسانی که با تاریخ اروپا آشنایی داشته باشند می‌دانند که در قرون وسطی چیزی جز تاریکی در جهان مسیحیت دیده نمی‌شد٬ زیرا تعالیم کتاب مقدس در زیر انبوهی از سنت‌های بشری و آموزه های غلط کلیسای کاتولیک دفن شده بود. در عوض زیارت به اورشلیم٬ پرداخت پول به کشیش برای خرید بخشش گناهان٬ پرستش قدیسان و استخوانهای آن‌ها٬ پرستش مریم باکره و مقدس شمردن اشیاء متعلق به قدیسان چیزهایی بود که مسیحیت را شکل می‌داد. کلیسا بدل به بتی شده و کشیش خود را نایب و جانشین مسیح بر روی زمین فرض می‌کرد. چگونه امکان داشت از شرّ این ظلمات غلیظ که بر روی اروپا سایه افکنده بود رها شد؟ تنها با به روز روشن درآوردن کتاب مقدس. اصلاحگران کلیسا کتاب مقدس را از قدرت انحصاری کلیسای کاتولیک خارج کرده و آن را به زبان عامه مردم ترجمه کردند. با این کارشان خشم کلیسا برافروخته شده و عده زیادی از ایشان بر توده‌های هیزم به آتش سپرده شدند. عده بیشتری زندانی و شکنجه شده و به مرگ سپرده شدند. اما سرانجام٬ خواندن کتاب مقدس و بشارت کلام خداوند ذهن مردم را روشن ساخت. دیگر هیچ قدرتی نمی‌توانست مانع پیشرفت آن شود. مردم حقیقت را فهمیده و طعم شیرین آزادی را چشیده بودند.

این کتابی است که سعادت و بهروزی هر ملتی بدان وابسته است: نگاهی به صفحات تاریخ بیندازید تا درستی این ادعا را با چشمان خود مشاهده کنید. تایخ قوم اسرائیل در زمان پادشاهان را بخوانید تا ببینید چقدر شرارت و رذالت بین آن‌ها فراوان بود. چه جای تعجب است٬‌ زیرا ایشان در آن دوره کاملأ کتاب مقدس و تعالیمش را نادیده گرفته بودند. همین تصویر را از اوضاع فریسیان و کاتبین در زمان خداوند ما در بین صفحات عهد جدید می‌بینیم. در باره آن‌ها گفته شده که ایشان «با سنت خود حکم خدا را باطل نموده‌اند.» (انجیل متی۱۵: ۶) به تاریخ کلیسا در قرون وسطی نگاه کنید و ببینید وقتی که کتاب مقدس در دسترس مردم نبود چه خرافات٬‌ چه تاریکی و جهالتی در آن جامعه حکمرانی می‌کرد. اما چرا راه دوری برویم؟ نگاه کنید به تاریخ معاصر مملکت اسلامی؛ جایی که حتی پخش و نشر کتاب مقدس ممنوع است و مجازات سنگین و حتی مرگ را بدنبال دارد. ببینید چقدر دروغگویی٬ رذالت٬ خشونت٬ برده کشی از زنان٬ ظلم٬ بی‌عدالتی اجتماعی٬ ریاکاری٬ فحشا٬‌بی ناموسی٬ دزدی و حقه‌بازی در بین مردم رایج است. جای تعجب هم نیست زیرا کتاب مقدس و کلام خدای زنده در آن جامعه جایی ندارد.

این کتابی است که تمدن و پیشرفت جوامع غربی را سبب شده است؛ در گذشته قانون اساسی این کشورها همه بر اساس کتاب مقدس نوشته شده و لذا شالوده و اساس جامعه‌ای سالم را فراهم کرده است. تعالیم کتاب مقدس باعث شده تا به راستگویی٬‌ حقیقت جویی٬‌ برابری حقوق زن و مرد٬ آزادی و حقوق فردی تک تک افراد جامعه احترام گذارده شده و در نتیجه چنین جوامع پیشرفته و شکوفایی را پدید آورد. فقط برای لحظه‌ای فکرش را بکنید که اگر مسلمین موفق به فتح اروپا شده بودند٬ وضعیت آن به چه شکلی در می‌آمد؟ اگر به جای پدران زائر و مسیحیانی که پا به آن سرزمین نو گذاشتند٬ مسلمین آمریکا را کشف می‌کردند چه می‌شد؟ فقط تصور کنید که اگر چند صد سال قبل پیروان دین جاهلی با شمشیر و شتر پایشان به آمریکا رسیده بود٬ چه افتضاحی برپا می‌کردند!

باید اعتراف کرد که دوستانی که خود را لائیک و بی‌دین می‌خوانند متأسفانه دید بسیار باریکی دارند! ایشان به این نتیجه رسیده‌اند که مذاهب با هم فرقی نداشته و همه آن‌ها بد و مضر برای سعادت آدمی هستند؛ مسیحیت همان قدر بد و بی‌فایده است که دین اسلام٬ لذا با خداوند کاری ندارند به جز مخالفت و دشمنی. ایشان چون یک بار سرشان کلاه رفته خیال می‌کنند همه کلاه بردارند! اما این دوستان لازم است به خاطر سعادت خودشان هم که شده دست از تعصب ضدخدایی برداشته و جویای خدای زنده شوند. زیرا خدایی که در کتاب مقدس خود را به ما مکشوف ساخته با خدای دین جاهلی تفاوت ماهوی و ذاتی دارد. آنچه که تمدن مسیحی غرب را شکل داده٬‌ مؤسسه‌های خیریه٬‌ کمک به نیازمندان٬ بیمارستانها٬ سازمان صلیب سرخ جهانی٬ یتیم‌خانه‌ها٬ پذیرش پناهندگان و ستم کشیدگان ریشه در تعالیم کتاب مقدس دارد. به راستی که دنیای متمدن و آزاد دین بزرگی به این کتاب دارد. حتی تمام ایرانی‌هایی که موفق به مهاجرت به کشورهای پیشرفته شده و زندگی راحتی تشکیل داده‌اند٬ سعادت دنیوی‌شان را مدیون این کتاب هستند. اگر روزی فرصت کردید سری به یکی از اردو‌گاه‌های پناهندگان افغانی در نقاط مرزی ایران بزنید؛ آن‌ها در بدترین شرایط قابل تصور٬ با حداقل امکانات زندگی٬ در بدترین نقاط آب و هوایی در چادرهای موقتی به حال خود رها شده‌اند. رفتاری که با آن‌ها می‌شود کاملأ غیرانسانی و نژادپرستانه است. آیا از خود پرسیده‌اید که؛ تفاوت آن هم‌‌وطن ایرانی که به آمریکا و یا اروپا رفته و می‌تواند زندگی مثل اهالی آن کشورها داشته باشد٬ با آن افغانی بیچاره‌ای که به ایران پناه آورده و در اردوگاهی در بیابان رها شده و کسی او را آدم حساب نمی‌کند در چیست؟ تنها تفاوت در اصولی است که آن دو نقطه از دنیا را اداره می‌کند؛ اصول انسان‌دوستانه و متمدنی که برای آدمی شرافت قائل است بر پایه کتاب مقدس است و نتیجه و فراورد آن هم قابل مشاهده. اصولی که جوامع اسلامی را ساخته٬‌ برپایه خرافات دین اعراب است٬ آدمی شرافت خود را تسلیم بردگی به نیرویی آسمانی به نام الله می‌کند و نتیجه آن هم بی‌عدالتی و خفقانی است که شما هر روزه آن را تجربه می‌کنید.

یک نکته اما مسلم است و آن این است که ریشه تمام مشکلات اجتماعی٬ اقتصادی و حتی خانوادگی در جامعه ایران به نوعی در دین جاهلی و تعالیم غیر انسانی آن است. هیچ قدرت زمینی هم نمی‌تواند آن را از مملکت بیرون کند. ولی امکان نجات و رستگاری فردی برای هر یک از ما ایرانی‌ها وجود دارد. هر یک از ما دعوت شده‌ایم تا از راه ایمان به عیسی مسیح رستگار شده و به مشارکت و دوستی با خداوند درآییم. فرصت عمر کوتاه است و موانع راه فراوان٬‌ اما دعوت خداوند قابل اعتماد است و هرکس که به مسیح ایمان آورد خداوند به او حیات جاودانی و تازه می‌بخشد.

نوشته دکتر زرین قلوب

Exit mobile version