زمانی که به صفات خداوند میاندیشیم و در سایه آموزههای عهد جدید ؛ محبت خداوند به نوعی خیره کننده نظر ما را به خود جلب می کند. «محبت» است که او را از آسمان به زمین آوَرْد، تمامی رنجهای او از روی محبت است و رستاخیزش پیروزی این محبت. محبتی که چونان اقیانوسی است ژرف با کرانهای لایتناهی.
در مواجهه با چنین حقیقتی، عدهای عجولانه به این نتیجهگیری رسیدهاند که خدای محبت هرگز اجازه نخواهد داد تا کسی به عذاب ازلی وارد شود. بلکه او در نهایت همگی مردمان را به بهشت خواهد فرستاد. عدهای دیگر بر این باورند که عذاب ازلی فقط شامل حال بدترین جنایتکاران میشود و مابقی به نوعی از آن خلاصی خواهند یافت. بویژه کسانی که به عقاید دینی خودشان پایبند بوده باشند، بخشش شامل حالشان خواهد شد و خداوند بایستی نظر مساعدی به آنها نشان بدهد.
اینگونه است که ذهن نفسانی گویی با کلامِ مکاشفه شده خداوند میجنگد و آنرا نمیپذیرد و نمیتواند قبول کند که خداوندی که محبتش بی پایان است،در عین حال در او خشم وجود دارد و مطابق کلام، شب و روز نسبت به گناهکاران خشمگین است.
حال بگذارید تا خشم خداوند را آنگونه که در الهیات مسیحی آموخته شده است، تعریف کنیم: در یک کلام، خشم خداوند،قدوسیت اوست که جامۀ قضاوت به خود گرفته است. مکافات بی پایان و غیر قابل تغییر کسانی که از مرز هر گونه امیدی گذر کردهاند، چیزی نیست به غیر از به اجرا گذاردن قدوسیت خداوند. خدایی که از گناه متنفر است و ذات پاک و قدوسش اجازه نزدیکی به هیچ گناهی را نمیدهد.
جهنم، همانا عدالت الهی است بدون اینکه رحمت او مانع اجرایش شود، همان خشم الهی است بدون اینکه «خون برّه خدا» (یعنی عیسی مسیح) آنرا فروکش کرده باشد، همان قدوسیت برهنه الهی است بدون جامه فیض. جهنم را خشم بیآلایش،خالص و بدون مانع خداوند قدوس شعلهور می سازد. آن روز موعود که از پیش مقرر گردیده و به سرعت بدان نزدیک میشویم فرا خواهد رسید وقتی که این صحنه خوفناک که یوحنا آنرا به ترسیم کشیده، به وقوع خواهد پیوست: «و آسمان چون صحیفه پیچیده شده، در گذشت و هر کوه و هر جزیره از جای خود منتقل گشت. و پادشاهان زمین و بزرگان و ثروتمندان و سرداران و قدرتمندان، و هر بنده و هر آزادی خود را در غارها و سنگهای کوهها پنهان نمودند و به کوهها و سنگها میگفتند که بر ما بیفتید و ما را از روی آنکه بر تخت سلطنت نشسته و خشم برّه پنهان نمایید. زیرا که روز عظیم خشمش آمده است و کیست که تاب مقاومت آورد» (مکاشفه یوحنا ۶ : ۱۴-۱۷).
در اناجیل از عیسی مسیح به عنوان «برّه خدا» یاد شده است، او که خود را برای ایماندارانش قربانی ساخت و مکافات ازلی آنها را به جان خرید. در این آیه دربارۀ «خشم برّه» میخوانیم. چه کسی قادر است تا آنرا تشریح کند؟…خشم خدای قدوس، او که خدای محبت است، خشم عیسی مسیح.
این قضییه بغرنج زمانی به درستی فهمیده میشود که آنرا با بهایی که خداوند برای نجات گناهکاران پرداخته مقایسه کنیم:
با آن جلالی که خداوند متعال از آن نزول کرد و به زمین آمد تا تحقیر شود.
با آن رنج غیر قابل وصفی که بر روی صلیب تحمل کرد.
با آن قربانی که برای نجات گمراهان فدیه کرد.
رد کردن این نجات که از راه ایمان و بدون توجه به اعمال به گناهکاران بخشیده میشود، و رد کردن چنین نجاتدهنده پر رحمتی، در درون خداوند آتشی از بیزاری عادلانه، پاک و بیانتها میافروزد که هیچ اقیانوسی از اشک قادر به فروکش کردن آن نیست. این خشم آن خدایی است که جامه بشری پوشیده است. او که در جِتْسِمانی در زیر بار اندوه خم شده بود، او که بر روی صلیب خون خود را ریخت، او که جان خود را برای نجات بسیاری فدا کرد. خشم خدایی که بزرگترین گناهکاران را نیز در مسیح میبخشاید و آنها را نجات میدهد. خشم خدایی که به رایگان و بدون بهانه، نجات را هدیه میکند. او که دستهای خود را گشوده و با آغوش باز گناهکاران را که بی توجه به او به سوی تباهی رفته و مرگ را به حیات ترجیح میدهند، به خود میخواند تا از راه ایمان به او نجات یابند.
خواننده عزیز که به مسیح ایمان نداری، شما که بیهوده گمان میبری که به نحوی در آن ساعت از خشم خداوند در امان خواهی بود و یا به خود قبولاندهای که اینها هذیانها و خرافات مذهبی است و تو را باکی ازشان نیست. باحذر باش! روز خداوند به سرعت نزدیک میشود و راه گریزی از آن نیست. همۀ مردگان رستاخیز خواهند کرد، همه چشمها او را خواهند دید. تنها کسانی که مسیح عذاب گناهانشان را به خود دیده، شادمانه به حضور پرجلال خداوند خواهند رسید و مابقی با «خشم برّه خدا» روبرو خواهند شد. کوهها قادر نیستند که شما را پنهان سازند، پناهی در میان صخرهها برای شما نیست. قبرها شما را نگاه نمیدارند. همگی در برابر تخت سلطنت او قضاوت خواهند شد. هر چند در آن روز راه برگشتی نیست اما امروز اگر کلام او را میشنوی، قلب خود را سخت مگردان و ایمان آور تا مسیح تو را نجات دهد. او که مجازات بر حق و عادلانۀ گناهان را بدوش کشید. او که آتش خشم خداوند و عذاب ازلی دوزخ را با تحمل رنج صلیبش، در خود خاموش ساخت. تنها او قادر به نجات شماست، باید به او ایمان آورید.
نوشته اوکتاویوس وینسلو (۱۸۶۲ میلادی) – برداشتی آزاد از کتاب «همدردی مسیح» – ترجمۀ دکتر زرین قلوب