«شمعون پطرس درجواب گفت: تویی مسیح پسر خدای زنده. عیسی در جواب وی گفت: خوشا به حال تو ای شمعون پسر یونا زیرا جسم و خون این را بر تو مکشوف نساخته بلکه پدر من که در آسمان است. و من نیز تو را می‌گویم که تویی پطرس، و بر این صخره کلیسای خود را بنا می‌کنم و دروازه‌های جهنم بر آن استیلا نخواهد یافت.» (متی ۱۶: ۱۶-۱۸)

دوستان زیادی هستند که از محیط خفقان اسلامی جان به در برده و قصد دارند تا از آزادی خود استفاده کرده و خدای حقیقی را با رفتن به یک کلیسا جویا شوند. اکثر ایشان تصور می‌کنند که هرجا که ساختمانی به نام کلیسا وجود داشته و یا تابلوی کلیسا در برابر آن نصب شده محل مناسبی است. چنین تصور اشتباهی به علت عدم‌آگاهی بوده و سزاوار سرزنش نیست. اما دوستان عزیز، اگر قصد رفتن به یک کلیسا را دارید آیا از خود سؤال کرده‌اید که به کدام کلیسا بروم؟ در این مقاله کوتاه قصد داریم تا به دو جنبه از خصوصیات مهم یک کلیسای واقعی اشاره کنیم.

خداوند در آیاتی که در بالا آمده به ما نشان می‌دهد که زیربنای کلیسا بر اساس این اعتراف پطرس قرار دارد: تویی مسیح پسر خدای زنده. این عبارت کوتاه کلیّت رستگاری ایمانداران را در بر می‌گیرد؛ مسیح (پادشاه مسح شده و ازلی، کاهن نامیرا) ما را از راه قربانی خویش پاک ساخته و به آشتی با خداوند در‌می‌آورد، پارسایی کامل را فراهم ساخته، تمام ایماندارانش را بدان ملبس گردانیده و تحت حمایت کامل خود می‌گیرد. کلیسا که این حقایق را اعلام می‌نماید در برابر حملات بی‌شمار و قدرت شیطان کاملاً شکست‌ناپذیر خواهد بود؛ دروازه‌های جهنم بر آن استیلا نخواهد یافت به این دلیل که شالوده و بنیانش بر حقیقت کلام مکتوب خداوند بنا شده است. کلام خداوند قابل‌اعتماد، تکمیل‌شده، کافی، تغییرناپذیر، ماندگار و نابودی‌ناپذیر بوده و علی‌رغم همه تعالیم دروغین و شیطانی مستحکم و پایدار باقی خواهد ماند.

حال قبل از اینکه به دو ویژگی‌ مهم کلیسای خداوند اشاره کنیم بگذارید تا ببینیم چه چیزی، یا چه مکانی کلیسا نیست.

  • – کلیسا محل روشن کردن شمع، سوزاندن بخور عطرآگین و انجام کارهای تشریفاتی نیست. ساختمانی کهنه با معماری چشمگیر که پنجره‌هایش مزین به نقاشی‌های زیبا بوده، روی دیوارش تمثالی از مسیح مصلوب آویخته شده و کشیش آن ردایی فاخر و خاص به تن دارد کلیسای خداوند نیست. کلیسا محل تعلیم دادن ایمانداران است و بشارت انجیل و رستاخیز مسیح از میان مردگان (اعمال ۴: ۲) و نه محل روشن کردن شمع و نذر و نیاز.
  • – کلیسا محل گرد هم‌آیی، دیدار از دوستان، گذراندن وقت و محفلی گرم و دوستانه نیست. اگر چه معنای لغوی واژه «کلیسا» به گرد‌هم‌آیی جماعت ایمانداران اشاره دارد ولی این دورهم‌آیی به منظور دیگری است. خداوند از ما خواسته تا از گردهم آمدن در جماعت ایمانداران غافل نشویم (عبرانیان ۱۰: ۲۵ ) بدین هدف که یکدیگر را به مَحبت و اعمال نیکو ترغیب کنیم تا بر یقین و ایمان ما افزوده شود، نه اینکه احساس خوشی به ما دست داده و از تنهایی بیرون بیاییم.
  • – کلیسای خداوند ما محل اخراج ارواح پلید و یا مریضخانه نیست. هرچند معلمین کاریزماتیک تلاش می‌کنند که به ما بگویند که این‌چنین است! آن‌ها ادعا می‌کنند که عطیه شفا را دارند و می‌خواهند آن را به معرض تماشای عام بگذارند. اگرچه خداوند ما عیسی مسیح -به منظور اثبات الوهیتش- و از روی دلسوزی بیماران زیادی را کاملاً شفا می‌داد ولی نه ماموریت کلیسا شفای بیماران است و نه امروزه دیگر کسی عطیه‌ٔ شفای کامل بیماران را دارد. مسیح در زمان خدمت زمینی‌اش چنین کارهایی را توبیخ نمود (متی ۲۱: ۱۳). وظیفه کلیسا شفای روحانی جانهای نامیرا و گم‌گشته آدمیان است و نه شفای بدنهای میرای ایشان.
  • – کلیسا یک مؤسسه خیریه نیست. اگرچه در طول تاریخ مسیحیت در هر جامعه‌ای که کلیسا فعال بوده این کار لاجرم بهبود وضعیت جامعه، رسیدگی به فقرا، سرپرستی از یتیمان و بیوه زنان و راه‌اندازی بیمارستان و دیگر فعالیت‌های خیریه را به همراه داشته است. ولی این همه ثمرات جانبی بشارت انجیل است؛ افراد شرور و گناهکاری که از طریق شنیدن پیام انجیل در کلیسا نجات یافتند، بعد از ایمان به مسیح دست به چنین کارهای عام‌المنفعه‌ای می‌زدند. وظیفه اصلی کلیسا پخش و نشر مژده انجیل بوده و همواره فرایند جنبی آن تاثیر بسیار مثبت، نشاط آمیز و مشهود دین حقیقی بر جامعه است.
  • – کلیسا محل اجرای کنسرت موسیقی و بزن و بکوب نیست. امروزه عده‌ای از شبان‌های کلیسا به خلاف این موضوع اعتقاد دارند. آن‌ها به شما می‌گویند چون داوود نبی در برابر تابوت عهد رقصید، پس زدن و رقصیدن در کلیسا مانعی ندارد (دوم ساموئیل ۶: ۱۴). شیوه‌ای که آن‌ها مزامیر داوود و دیگر بخش‌های کلام را تفسیر کرده و از آن برای موجه جلوه دادن پرستش عاری از احترام و پایکوبی در کلیسا استفاده می‌کنند، نشان‌دهنده اطلاعات و مطالعه اندک آن‌ها و عدم آشنایی با اصول اولیه تفسیر کلام است.
  • – کلیسای مجازی در اینترنت یک کلیسا نیست. مبشرینی که خارج از مملکت اسلامی هستند، به جای رفتن به ایران و برای شانه خالی کردن از زیربار مسئولیتشان دست به راه‌اندازی شبکه‌های تلویزیونی و ماهواره‌ای زده‌اند. ایشان عدم اطاعت از دستور موکد مسیح را توجیه کرده و برای بشارت پیام از راه دور دلایل غیرانجیلی می‌آورند. درحالیکه حتی خداوند ما عیسی مسیح این کار را نکرد، او با آگاهی کامل از آنچه در انتظار اوست ملکوت آسمان را ترک کرده و به میان ما آمد تا تحقیرشده، آزار دیده و به قتل رسد؛ مبشیرن کلام نیز اگر قصد خدمت مسیح را دارند باید از الگوی او پیروی کنند. چنین فضای مجازی غیرممکن است که یک کلیسا باشد؛ زیرا نه شنوندگان آن می‌توانند با هم مشارکت داشته باشند، نه می‌توانند شبان مجازی را از نزدیک دیده و نحوه زندگی‌اش را با تعالیمش مقایسه کرده و او را بشناسند و نه آن شبان مجازی امکانش را دارد تا از گله مجازی خود مراقبت کند.

بعد از این مقدمه بگذارید تا ببینیم خصوصیات یک کلیسای انجیلی چیست و ما چه انتظاراتی را باید از آن داشته باشیم.

اولین و مهمترین وظیفه کلیسا بشارت دادن انجیل و دعوت گناهکاران به توبه و ایمان به مسیح است (لوقا ۲۴: ۴۷).  ماموریتی که خداوند به شاگردانش داد این بود که از طریق تعلیم و بشارت کلام، مردم را از حقایق کتاب مقدس باخبر ساخته و آن‌ها را شاگردان مسیح سازند. (متی ۲۸: ۱۹) این کار اولین و اساسی‌ترین وظیفه یک کلیسا و ماموریت غایی آن در این دنیاست. کلیسا باید در قبال دشمنی، ضدیت، تعقیب و آزار دشمنان کلام خدا و هم چنین بی‌توجهی و بی‌تفاوتی مردم به دعوت و هشدارهای آن همچنان به ماموریتش ادامه دهد تا زمانی که خداوند ما دوباره بازگردد. (لوقا ۱۲: ۴۲-۴۹)

وقتی که به یک کلیسا رفتید به فعالیت‌های آنجا دقت کنید؛ آیا تلاش می‌شود تا مردم را به کلیسا دعوت کنند؟ آیا پیام انجیل در کلیسا بشارت داده می‌شود؟ آیا سخنگو کتاب مقدس را درست تفسیر نموده و گناهکاران را دعوت می‌کند تا توبه کرده، دست از زندگی گذشته شسته و به مسیح ایمان آورند؟ آیا به ایمانداران تعلیم داده می‌شود که چگونه زندگی کنند، چگونه در ایمان خود رشد کنند؟ چگونه مسیح را در زندگی خود جلال دهند؟ کلیسایی که در آنجا اینگونه تعلیمهایی وجود دارد نشانگر سلامت آن بوده و می‌توانید با اطمینان در جلسات آن شرکت کنید.

دومین وظیفه کلیسا پرستش خداوند است(عبرانیان ۲: ۱۲). خداوند همیشه بشارت کلامش را برکت داده و نتیجه و پی‌آمد آن گسترش شناخت خدای حقیقی -خدای تثلیث- در میان جامعه است. وقتی که مردم خدای زنده، خدای مَحبت و  ذات نیکش را از این راه شناختند آنگاه ستایش بی‌پایان او نیز از دل و زبان ایشان سرازیر می‌شود. دریافت فیض و فروریزی مَحبت خدا به دلهای ما باعث می‌شود تا  خداوند را -نه به امید اجر و پاداش اُخروی و همچون یک برده- بلکه در حقیقت و با دلی پاک پرستش کنیم.

ما نه تنها خدای خود را در خلوت سپاس گفته و پرستش می‌کنیم بلکه همانگونه که مسیح با الگوی زندگی‌اش به ما نشان داد، این کار را به شکل همگانی و در کلیسا انجام می‌دهیم. این کار  علاوه بر اینکه باعث تقویت ایمان ما شده همچنین بانی تشویق دیگر ایمانداران نیز می‌شود. ما مسیح را در سرودهای پرستشی و با شادمانی قلبی پرستش می‌کنیم. این کار چون پرستش خداوند است باید با احترام و به دور از سبک‌سری انجام شود. وظیفه معلمین و خادمین کلیسا این است که با تفسیر درست کلام به جماعت ربانی یاد بدهند که چگونه در کلیسا -خانه خدا- رفتار کنند (اول تیموتائوس ۳: ۱۵). خدای ما خدای قدوسی است لذا پرستش او موضوعی جدی بوده و باید آمیخته با احترام و ترس خداپرستانه صورت گیرد. در موقع خواندن سرودهای پرستشی شادی و احساسات درونی ما نباید بر عقل ما غلبه کرده و گویی خود را فراموش کنیم بلکه با تأمل و اندیشیدن در آنچه که ‌می‌سراییم، خداوند را شعورمندانه پرستش کنیم.

آرزوی نویسنده این است تا همین مختصر به شما کمک کند تا به جمع کلیسای مناسبی بپیوندید. اراده خداوند این است که ما در چنین جایی رشد کرده، با دیگر ایمانداران مشارکت و دوستی داشته، افراد بی‌ایمان را با خود بدانجا دعوت کرده و در آن مکان و تحت هدایت شبان کلیسا خداوند خود را خدمت کنیم.

نویسنده: دکتر زرین قلوب، لندن آوریل ۲۰۱۷ میلادی.