«کسی محبت بزرگ‌تر از این ندارد که جان خود را برای دوستان خود بدهد.» (انجیل یوحنا۱۵: ۱۳)

دوست يکی از بهترين نعمتهای روی زمين است. با من راجع پول و دارایی و ثروت صحبت نکن، من بدنبال مهر و محبت هستم که از طلا و نقره هم بهتر است، و همدردی که از خانه و زمين خواستنی‌تر! آن کس واقعاً فقير و بدبختاست که هيچ دوستی در این دنیا ندارد. اين دنيا پُر از غم و ناراحتی و سرخوردگی است، زيرا پُر است از گناه. اين دنيا جایی تاريک و مکان تنهايی و دلتنگی است. اين دنيا مکان مأيوس‌کننده و نا‌اميدکننده‌ای است. تنها شعاع روشنایی در آن، يک دوست است. دوستی، از رنج ما کاسته و به شادمانی ما می‌افزاید. چه اشعار فراوانی در مدح دوستان و یاران نوشته شده است! اما دوست واقعی کجا یافت می‌شود؟

خوانندۀ عزیز آیا شما بدنبال یافتن يک دوست واقعی هستید؟  هدف از نوشتن این مقالۀ کوتاه این است تا کسی را به شما معرفی کنم. من کسی را می‌شناسم «که از برادر چسبنده‌تر می‌باشد»(امثال ۲۴:۱۸). من کسی را می‌شناسم که آماده است، فقط اگر تو او را بپذیری با تو از حال تا ابد دوست باشد. حال اجازه دهید تا خیلی ساده دربارۀ او و دوستی‌اش برایتان نکاتی را روشن سازم.

دوستی را که می‌خواهم معرفی کنم، عيسی مسيح است. خوشنودی و رضایت در آن خانواده‌ای است که مسيح در آن مکان اول را دارد. آرامش و اطمینانِ خاطر از آنِ شخصی است که مسيح را مهمترين و بهترين دوست خود بداند. آيا ما به دوستی احتیاج داریم که در موقع نيازمندی به دادمان برسد؟ چنين دوستی، خداوندْ عيسی مسيح است.

در زمان نیازمندی

آدمی، نيازمندترين مخلوقات روی زمين می‌باشد، زیرا او گناهکار است. هيچ نيازمنديی مانند نياز ما گناهکاران نيست: تُهيدستی، گرسنگی، تشنگی، سرما، بیماری، و تمام اينها در مقابل آن هيچ هستند. گناهکاران، بخشش را نياز دارند، و آنها از به دست آوردن بخشش و آمرزشِ گناه برای خود کاملاً ناتوانند. ایشان نياز به رهايی از وجدانِ مقصر و گناهکار خویش و همچنین رهایی از ترس مرگ دارند. اما به هيچ وجه من‌الوجوه این قدرت را در خودندارند تا بخشش واقعی و آمرزش را بدست آورند. اين نيازمندیِ دنيا را خداوندْ عيسی مسيح براآورده نمود. وی وارد قالب بشری شد تا ايشان را آزاد کند. «او به دنيا آمد تا گناهکاران را نجات بخشد.»(اول تيموتاؤس ۱۵:۱)

احساس همدردی

آيا شما به دوستی که با شما احساس همدردی کند، نياز داريد؟ چنين دوستی، خداوندْ عيسی مسيح است. میزان صمیمیت يک فرد و دوستی‌اش را بايد با اعمال و کردارش سنجيد. به من نگو، او چه می‌گويد، و چه احساس می‌کند، و چه می‌خواهد. به من ازسخنان فریبنده و نامه‌های اغراق آمیزش چیزی نگو، بلکه بگو تا بدانم که او چه کاری برایت انجام داده است! این مثل را شنیده‌اید که می‌گوید: «دوستی آن است که دوستی کند.» چنین «دوستی» را کلام خداوند به ما معرفی می‌کند؛ عيسی مسيح، جان خود را نهاد تا بهای فدیّه و آمرزش گناهان ما را بپردازد: او مرگ را به جان خرید تا ما حيات داشته باشيم؛ او سرافکنده شد تا اينکه ما در او سربلند شویم؛ او شرم و عذاب را متحمل شد تا ما سرفرازی و افتخار را دريافت کنيم. «زيرا که مسيح نيز برای گناهان يک بار زحمت کشيد، يعنی عادلی برای ظالمان، تا ما را نزد خدا بياورد»؛ «او که گناه را نشناخت، در راه ما گناه ساخت تا ما در وی عدالتِ خدا شويم» (اول پطرس ۱۸:۳؛ دوم قرنطيان ۲۱:۵).

دوستی قدرتمند

آيا به دوستی بسیار قدرتمند نياز دارید؟ چنين دوستی، خداوندْ عيسی مسيح است. او توانایی آمرزش و نجات بدترين گناهکاران را دارد. او می‌تواند گناهکارترين و مقصرترين وجدانها را از تمام سنگینی بارش رهایی داده، و به آن آرامش کامل با خدا دهد. او می‌تواند کثیف‌ترین لکه‌های گناه را بزداید، و جامۀ آلودۀ آن شخص را سفیدتر از برف در نظر خدا جلوه دهد. مسیح می‌تواند فردی فقير و ناتوان از فرزندانِ آدمی را با پارساییِ جاودانی بپوشاند، و به او حق بهشت را بدهد. در يک کلام، او می‌تواند به هریک از ما آرامش، اميد، آمرزش، و صلح با خدا را دهد، فقط اگر به او ایمان آوریم. «خون عيسی مسيح ما را از گناه پاک می‌سازد» (اول يوحنا ۷:۱).

دوستی مهربان و پرمحبت

آيا به دوستی مهربان و پرمحبّت نیازمندید؟ چنين دوستی خداوندْ عيسی مسيح است. او چون خورشیدی است که محبّت برای پذیرفتن گناهکاران، از او می‌درخشد. او هيچ‌کسی را که برای نجات به نزدش آيد رّد نمی‌کند، هر چقدر که آن شخص گناهکار باشد. اگرچه وی در زندگی‌اش از شريرترين افراد باشد، اگر چه گناهانش از شمارۀ ستارگان آسمان نيز بيشتر باشد، خداوندْ عيسی آمادۀ پذيرش او و بخشیدن آرامش و آمرزش اوست. رحمت او را انتهایی نیست؛ دلسوزی او حدّ و حصری ندارد.

به سوی دوست اعظمِ گناهکاران روی کنید و ببینید که چقدر دوستی او با دوستی دیگر انسانها فرق دارد. به او گوش بسپارید هنگامی که با شاگردانش در راه می‌رود، توجّه کنید که چگونه دلداری و تسلّی‌شان می‌دهد، چگونه با دانشِ کامل سرزنش و نصیحتشان می‌کند. نگاه کنید که چگونه در اوقات مختلف به ديدن کسانی مانند مريم و مرتاه در بيت‌عَنْيا می‌رود. بشنوید که چگونه آن‌ها را مخاطب قرار می‌دهد، مثلاً در حالی که در ساحل دريای جليل غذا می‌خورد، گفت: «ای شمعون، پسرِ يونا، آيا مرا محبّت می‌نمايی؟» (يوحنا ۱۶:۲۱) همراهی با او هميشه باعث زندگی مقدس و تأثیر او بر ما همواره زُداینده و پاک کننده است. هديه‌ها و بخشش او هميشه برای خوبی روحمان است؛ مهر او هميشه خردمند است؛ همدمی با او هميشه باعث رشد روحانی و برايمان آموزنده است. يک روز با پسرِ انسان، عيسی مسيح، بهتر از هزار سال بودن در ميان مجمع دوستان زمينی است: يک ساعت  بودن در ارتباط شخصی با وی، بهتر از صد سال سپری کردن در قصر پادشاهان می‌باشد.

اگر شما واقعاً به یک دوست نياز داريد، مسيح شما را دعوت به رفاقت می‌کند. با تمام نالايقی که شما در خود حس می‌کنيد، او آمادۀ پذيرش شماست، تا نام شما را به نامهای دوستان ديگرش اضافه کند و آن را در کتاب حيات بنويسد. او حاضر به بخشش تمام خطاهای گذشتۀ شماست، تا با پارسایی خویش، آلودگی گناه شما را بپوشاند، تا به شما روح‌القدس را بدهد، و تا شما را فرزند محبوب خداوند سازد. تنها چيزی که او می‌خواهد اين است که شما به سوی او بياييد.

او شما را با تمام بار گناهانتان به سوی خود می‌خواند. نزدیک شدن به او بسیار ساده است؛ اعتراف به گناهان، و اقرار به شرمندگی از انجام آن‌ها، شرط نزدیکی به اوست. لازم نیست تا ابتدا خود را کمی بهتر و مقبول نظر سازید. وی شما را در همان حال که هستید، می‌خواند؛ پس بيائید و جزو دانایان باشید! بيائید و در امان بمانید. بيائید و طعم شادی و خوشی واقعی را بچشید. بيائید و دوست مسيح شوید.

نوشتۀ جان سی. رایل (اسقف شهر لیورپول – انگلستان) ۱۹۰۰-۱۸۱۶ میلادی – ترجمۀ شبان پ. م.